محدوده مشاوره فردی مددکار اجتماعی تا کجا امتداد دارد؟
پاسخ به این پرسش، با مقایسه این حرفه با سایر حرفه های مشابه یاورانه بهتر امکان پذیر و قانع کننده است.
روانشناسی علمی دیرین و تأثیر گذار در شناخت انسان و درمان دردهای او که در بستر زمان رفته رفته تخصصی شد و شاخه های زیادی را پیدا کرد: روانشناسی عمومی، بالینی، کودک، استثنائی، صنعتی، مرضی، شخصیت و … در همه اینها تأکید اساسی بر رابطه روانشناس با بیمار خود بوده در محدوده روان و رفتار فرد.
روانپزشکی با تکیه بر شناخت جسمانی بیمار و اختلالات کارکردی بیمار به درمان دردهای فیزیولوژیک وی می پردازد. یعنی حیطه کار در محدوده جسم است.
مشاور با مراجع خود در یک ارتباط کلامی و روانی و عاطفی در فضای محدود اتاق مشاوره کار می کند و باز حیطه کار نهایتاً بین مشاور، مراجع و خانواده وی خواهد بود.
متخصص تربیتی به ساز و کارهای شکل گیری رفتارهای اخلاقمند و مکانیزمهای شخصیتی منطبق با نُرم و هنجارهای فرد می پردازد.
در همه این حرفه ها محدوده کار بین درمانگر و بیمار است. فرضاً نمی بینیم که روانپزشک یا روانشناس یا مشاور یا کارشناس تربیتی از اتاق مشاوره خارج شود و به سایر حیطه های تأثیرگذار بیمار وارد شود.
اما محدوده کار مشاوره فردی مددکار اجتماعی چه در تعریفی تئوریک و چه در ارزیابی میدان عمل، بسیار متفاوت است:
مددکار اجتماعی بنا به تعریف علمی، ماهیت ذاتی و نقشی که دارد در فرایند مشاوره مجبور به مداخله در تمام لایه های تأثیر گذار در زندگی مراجع خویش است! یعنی ابعادی بزرگ و فرا فردی، حتی در مشاوره فردی!!
بدین گونه که در ارزیابی و آسیب شناسی که مددکار اجتماعی از مشکل مراجع خود می نماید با دامنه ای وسیع از روان و افکار و احساسات مراجع گرفته تا خانواده، محیط کار، دوستان و نهادهای اجتماعی جامعه روبرو می گردد. فرضاً مراجعه مادری که فرزندش دچار کودک آزاری توسط پدرش می باشد. مددکار اجتماعی در این کیس با کودک، مادر، پدر، مدرسه، همسایه ها و نهادهای قضایی مرتبط می گردد.
با کودک کار می کند تا صدمات ایجاد شده را کاهش دهد و بازسازی لازم را انجام دهد.
با پدر و مادر مشاوره انجام می دهد تا از ادامه آسیبها پیشگیری نماید. با مدرسه کار می کند تا آنان را نسبت به وظیفه انسانی و قانونی نظارت و اطلاع رسانی به مراجع قانونی ترغیب نماید. با همسایه ها ارتباط برقرار می نماید تا از آنان بعنوان اهرم فشار به پدر و اطلاع رسانی به اورژانس اجتماعی استفاده نماید و با نهادهای قضایی وارد تعامل می شود تا نسبت به کنترل پدر و تصمیم گیری برای وضعیت فرزند مداخله لازم صورت بگیرد.
بنابراین مشاوره مددکاری اجتماعی بر خلاف سایر حرف مشابه مداخله گری فعال در بخشهای مختلف زندگی مراجع است.
آنچه در این امر مهم است توجه به دو نقطه مهم می باشد: یکی حمایت قانون از مددکار اجتماعی در برابر واکنشهای چنین پدرانی در چنین موضوعاتی و قانونمند کردن فعالیت و مداخله مددکار اجتماعی و دوم دیگر اینکه هزینه ها و دستمزدهای مددکار اجتماعی می بایست تأمین گردد. چرا که یک اتفاق نادر برای مددکار اجتماعی نیست بلکه شغل حرفه ای و همیشگی مددکار بوده که از این طریق نان زن و بچه اش را فراهم می نماید.
در نهایت آنچه که تا بدینجا رفت، ما را به این نتیجه می رساند که محدوده مشاوره مددکار اجتماعی هیچ مرزی ندارد و بنا به تشخیص مددکار تمامی لایه های تأثیرگذار فردی، خانوادگی و اجتماعی مراجع را در بر می گیرد. چرا که مشکل را در یک سیستم پیگیری و درمان می کند، نه در یک برش موضعی خاص.
احمدعلی جبارزاده | مددکار اجتماعی
منبع: وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵